10 انتخاب چالشی برتر بازی های دنیای ویچر؛ بخش دوم
خوب، با ادامهی 10 انتخاب چالشی برتر مجموعه بازیهای دنیای ویچر در خدمت شما هستیم. اگه بخش اول این انتخابها رو هنوز نخوندید میتونید داخل این لینک یه نگاهی به اون ها هم بندازید. مطالب این پست هم مانند بخش اول 10 انتخاب سخت ویچر حاوی اسپویل هستند و اگه این مسئله شما رو اذیت میکنه ادامهی این پست رو نخونید.
5- شرکت در نقشه قتل King Radovid (ویچر 3)
پادشاهان توی دنیای ویچر مثل جاهای دیگه در قبال کارهایی که انجام میدن، از مصونیت برخوردارند، اگه جرمهایی که پادشاهان انجام میدن رو مردم عادی انجام بدن با مجازات مرگ روبرو میشن ولی برای جلوگیری از هرج و مرج هیچ کس چنین مجازاتی رو برای شاهان در نظر نمیگیره.
یکی از همین شاهای بدذات و دیوانه، پادشاه Radovid از کشور Redania است. Radovid همین طور که از اسمش هم پیداست، کلا رد داده، میشینه با خودش شطرنج بازی میکنه، به هیچ کس اعتماد نداره، با عالم و آدم مخصوصا جادوگرها مشکل داره و از کشتن هیچ کس هم ابایی نداره.
در این شرایط Sigimund Dijkstra که در حال حاضر با نام مستعار Sigi Reaven مشغول تجارته میاد و به گرالت پیشنهاد میده که بهش توی نقشهی قتل Radovid شرکت کنه. Dijkstra در زمان پادشاه قبلی Redania از بزرگان این کشور بود و حتی دورهای عملا خودش بود که Redania رو اداره میکرد ولی دست روزگار کار رو به جایی رسونده که الان توی Novigrad تنها صاحب یک گرمابه است! Dijkstra که از دیوونه بازیهای Radovid خسته شده، تصمیم میگیره که Radovid رو بکشه و خودش دوباره کنترل Redania رو بدست بگیره. البته برای این کار ابتدا از نیروهای Temeria کمک میخواد، Vernon Roche سرباز و مامور مخفی و Bernard Ducat معروف به Thaler جاسوس تمریایی توی این نقشه باهاش سهیم هستن. این سه با هم تصمیم میگیرن که با پادشاه Emyhr از نیلفگارد قراردادی رو امضا کنن که در ازای کشتن پادشاه Radovid، نیفلگارد استقلال تمریا رو به عنوان یک دولت تحت حمایت نیلفگارد به رسمیت بپذیره و Redania هم که با مردن Radovid در اختیار Dijkstra قرار میگیره و Aedrin و Lyria؟ هم دست نیلفگارد میمونه.
از اونجایی که کشتن یه پادشاه الکی نیست و خیلی سخته، Dijkstra و دوستان از گرالت در انجام این نقشه کمک میخوان. Dijkstra به گرالت میگه که حتی اگه مسائل سیاسی برای گرالت مهم نیست، با کشتن Radovid میتونه حداقل تریس و ینفر رو از دست Witch Hunter ها نجات بده.
به هر حال این جا انتخاب با شماست که در نقشهی قتل Radovid حضور پیدا کنید یا خیر. Radovid هرچی باشه تنها پادشاه سرزمینهای شمالیه که با نیلفگارد میجنگه و کشتن اون میتونه به معنی پیروزی نیلفگارد در جنگ باشه. نیلفگاردی که توی دنیای ویچر حکم استکبار جهانی رو داره! ولی خوب اگه سرزمینهای شمالی دست Radovid بیفته معلوم نیست چه بلایی میخواد سرشون بیاره و خلاصه انتخاب آسون نیست.
اگه توی نقشهی قتل شرکت بکنید ابتدا شما Radovid رو به بهانهی نشون دادن مخفیگاه Phillipa Eilhart از مقر فرماندهیش خارج میکنید. Radovid پس از این که از جایگاه فیلیپا با خبر میشه، به افرادش میگه که گرالت رو برای اینکه زیادی میدونه بکشن و خودش میره دنبال فیلیپا، در این حال Vernon Roche و سربازاش میان و در کنار گرالت با سربازهای Radovid میجنگن و به دنبال Radovid میرن. شرایط جوری پیش میره که در نهایت Radovid توسط خود فیلیپا که از طریق استراق سمع از نقشهی قتل با خبر شده بود، کشته میشه و نقشهی قتل حالا به یه روش دیگهای به ثمر میشینه.
بعد از این صحنهای رو میبینیم که گرالت همراه با Vernon Roche و Ves و Thaler در حالی که دارن به سلامتی تمریا بالا میرن راجع به ماجرا و قراردادی که با نیلفگارد بسته شده صحبت میکنن که Dijkstra و افرادش وارد میشن. Dijkstra با وجود این که خودش هم متن قرارداد رو تایید کرده بود، این قرارداد رو مناسب نمیدونه و زیرش میزنه و تصمیم میگیره که خودش سرزمینهای شمالی رو متحد کنه و نیلفگارد رو شکست بده. برای این کار ابتدا همین جا به افرادش دستور کشتن Roche و Ves و Thaler رو میده. حالا این جا باز هم شما هستین که میتونید بی تفاوت از کنار مسائل رد بشید یا سعی کنید که Roche اینا رو که از دوستان گرالت هم محسوب میشن نجات بدین. اگه بخواید Roche اینا رو نجات بدین در نهایت برای رد کردن مرحله مجبور هستین که Dijkstra رو بکشین و باید از بین زنده موندن Dijkstra و Roche اینا یکی رو انتخاب کنید که این هم انتخاب سختیه. هر جند من خیلی دوست داشتم که حالتی هم وجود داشته باشه که بدون کشتن Dijkstra بتونیم Roche اینا رو نجات بدیم که متاسفانه همچین گزینهای وجود نداره.
البته راجع به سرنوشت این انتخابها نمیخوام صحبت کنم چون واقعا خیلی جالب نیستن، ولی این مسئله، چیزی از سخت بودن خود انتخابها کم نمیکنه و واقعا چالش برانگیزن.
4- سپردن Alvin به Shani یا Triss (ویچر 1)
یکی از مهمترین شخصیتهای بازی ویچر 1، شخصیت Alvin ئه. آلوین یه پسر بچه است که در ابتدای Chapter اول بازی با مادرش و تقریبا هم زمان با گرالت وارد روستای حومهی شهر ویزیما میشن. در همین لحظات یه گله سگ جادویی و نفرین شده به آلوین و مادرش حمله میکنن، گرالت در نهایت آلوین رو نجات میده ولی نمیتونه مادرش رو نجات بده. گرالت توی این روستا چندین بار دیگه هم با آلوین روبرو میشه و باهاش آشنا میشه. در اولین دیدارشون آلوین از خودش تواناییهای جادویی به نمایش میذاره و معلوم میشه که یه ایطور چیزایی تو وجودش داره.
مدتی زمان میگذره و گرالت در حالی که در شهر ویزیما به سر میبره از طریق تریس (Triss) از وجود آلوین در بیمارسان شهر به عنوان یک کودک با نیروهایی ویژه باخبر میشه. تریس از گرالت میخواد تا آلوین رو بهش بسپاره تا ازش مراقبت کنه ولی در عین حال شانی (Shani) که در بیمارستان ویزیما به طبابت مشغوله و اون هم مثل تریس از آشنایان نزدیک گرالته، حاضر نیست آلوین رو به تریس تحویل بده و خودش میخواد از آلوین مراقبت کنه.
در همین حال مافیای سالاماندرا از وجود یه بچه با قدرتهای ماورایی در بیمارستان ویزیما باخبر میشن و به بیمارستان حمله میکنن و آلوین رو میرباین. دندلاین که تو بیمارستان میپلکیده اتفاقی این موضوع رو میبینه و افراد سالاماندرا رو تا مخفیگاهشون تعقیب میکنه. پس از فهمیدن محل اختفای اونها، به گرالت خبر میده تا آلوین رو از دستشون فراری بده.
گرالت به مخفیگاهشون حمله میکنه و آلوین رو آزاد میکنه ولی قطعا افراد دیگهای از سالاماندرا در راهن تا بچه رو پس بگیرن برای همین گرالت مجبوره آلوین رو به دندلاین بسپاره تا باهم سریع بتونن از مهلکه خارج شن و خود گرالت به تنهایی با نیروهای کمکی سالاماندرا بجنگه. از اونجایی که دندلاین قطعا عرضهی نگه داشتن یه بچه رو نداره و حتی خودشم اینو میدونه از ما میپرسه که آلوین رو پیش چه کسی ببره؛ تریس یا شانی؟
در این جا انتخاب با شماست که آلوین رو به چه کسی بسپارین. آیا تریس با جادو جمبل میتونه آلوین که مثل سیری (Ciri) ویژگیهای ماورایی داره رو کنترل کنه یا شانی با قرص و دوا این کار رو بهتر میتونه انجام بده. البته مهمتر اینه که کدومشون میتونن مادر بهتری برای آلوین باشن و شما این رو قطعا باید در انتخاب بین تریس و شانی در نظر بگیرید. ضمن این که شما در نقش گرالت هم یجورایی پدرخواندهی آلوین محسوب میشید و در ادامه با هم ماجراهای زیادی رو خواهید داشت؛ بنابراین روابط خودتون با تریس و شانی هم میتونه بر این تصمیم تاثیرگذار باشه؛ چون قراره دو تایی با هم آلوین رو بزرگ کنید.
3- گذاشتن بچه در اجاق (ویچر 3)
یکی از انتخابها و تصمیمهای معروف و در عین حال عجیبی که باید تو بازی ویچر 3 بگیرید، گذاشتن یا نگذاشتن یک بچه در اجاقه!! این انتخاب حتی دستمایهی ساخت Meme های زیادی هم شده.
در اسکلیگه شما با یکی از دوستان قدیمیتون به نام Crach en Craite رئیس قبیله Ard Skellig دیدار میکنید. Crach به شما خبر میده که فرزندانش یعنی Hjalmar و Cerys توی دردسرهای بزرگی افتادن و از شما میخواد که بهشون کمک کنید.
سریس (Cerys) برای این که بتونه اعتماد روسای قبیلههای دیگهی اسکلیگه رو برای قدرت گرفتن بدست بیاره، تصمیم گرفته به Udalryk که یک رئیس قبیله است کمک کنه.Udalryk در کودکی با برادر کوچکترش سر شمشیر مشاجراتی داشته و در نهایت در حالی که برای خاتمه دادن به مشکلاتشون با هم به ماهیگری رفته بودند، یک لحظه از برادر غافل میشه و برادر توی دریا میفته. Udalryk نمیتونه برادرش رو نجات بده و از این بابت همیشه عذاب وجدان داشته و احساس گناه میکرده.
Udalryk طی ملاقاتش با گرالت میگفت که یک صدایی از جانب خدایان توی گوشش هست که اون رو به خاطر این ماجرا سرزنش میکنه و خیلی هم اذیتش میکنه. سریس خیال میکرد که Udalryk دچار یک نفرین شده و اگه شمشیر برادر Udalryk رو کنار قبرش قرار بده این نفرین برداشته میشه. Udalryk حاضر نمیشه گرالت اینا رو همراهی کنه ولی به هر حال گرالت و سریس این کار رو انجام میدن و در حالی پیش Udalryk برمیگردن که میبینن Udalryk زده یه چشم خودشو درآورده و این کار رو به گفتهی صدای درونش انجام داده.
گرالت این جا متوجه میشه که یک هیولا به نام Hym به جون Udalryk افتاده. Hym از عذاب وجدان موجود در قربانی تغذیه میکنه و در این راه دهن طرف رو هم سرویس میکنه! گرالت به سریس میگه که دو راه برای نابود کردن Hym وجود داره؛ اول راه ویچری و سامورایی که باید با Udalryk برن به خونهی خانوادگی قدیمشون و Hym رو احضار کنن و گرالت در کنار طرف با Hym بجنگه و اونو شکست بده. فقط ممکنه Udalryk وسط کار یهو اسکل بشه و نتونه فشار رو تحمل کنه و گرالت باید روش Axii اینا بزنه.
حالت دوم این بود که باید Hym رو گول میزدیم! به این صورت که یک نفر در کنار Udalryk باید بیاد و اون شخص احساس گناه بکنه تا Hym بیاد سراغ اون. بعد یهو بگن که نه حس گناهی وجود نداره و همش سرکاری بود. در این حالت Hym آچمز میشه و نابود میشه.
سریس میگه راه دوم بهتره و به گرالت میگه که به من اعتماد کن و کاری که من میگم رو انجام بده. بعد از گذشتن مدتی سریس رو میبینیم که فرزند Udalryk رو دزدیده و در حالی داره از Udalryk و افرادش فرار میکنه پیش ما میاد. ما هم از قضا طبق گفتهی سریس کنار اجاق گاز روشن خونهی قدیمی Udalryk اینا وایسادیم و سریس از ما میخواد که بچه رو بگذاریم تو اجاق!!!
این جا ما باید انتخاب کنیم که بچه رو بگذاریم تو اجاق یا تحویل پدرش بدیم. سریس از ما خواسته بود تا بهش اعتماد کنیم ولی دیگه گذاشتن یه بچه توی اجاق یه چی در حد داستانهای حضرت خضر و حضرت موسی میمونه و آدم نمیتونه به راحتی اعتماد کنه. سریس هم که خضر نبی نیست!!
در نهایت اگه بچه رو تحویل پدرش بدیم سریس از ما گلایه میکنه که چرا این کار رو کردیم و از قبل یک نفر رو پشت اجاق گذاشته بود تا سریع بچه رو برداره و اتفاقی نمیافتاد. در این حال گرالت بی خبر از این موضوع دچار عذاب وجدان میشد و Hym میومد سراغ گرالت ولی وقتی Cerys بچه رو سالم و سلامت به گرالت نشون میداد، Hym میفهمید که فریب خورده و به فنا میرفت. حالا گرالت مجبوره در کنار Udalryk با Hym یه نبرد سخت داشته باشه. البته سخت در حد ویچر 3 ها. ویچر 3 هم که کلا خیلی بازی سختی نیست.
2- کشتن یا نکشتن Letho در پایانِ (ویچر 2)
بخشهای زیادی از بازی ویچر 2 حول محور جستجوی گرالت برای یافتن قاتل پادشاه فالتست یعنی لتو (Letho) میچرخه. گرالت در حالی که بارها جون فالتست و دخترش رو نجات داده بود به غلط متهم به کشتن پادشاه میشه و شاهکشی جرمی نیست که بشه باهاش کنار اومد؛ بنابراین گرالت حتما میخواد خودش رو از این اتهام تبرئه کنه و برای این کار مجبوره قاتل واقعی فالتست رو پیدا و معرفی کنه.
گرالت اولین بار با Letho در اواخر Chapter اول ویچر 2 روبرو میشه. گرالت کلی سوال از لتو در رابطه با اینکه کیه و برای کی کار میکنه و چرا پادشاها رو میکشه، میپرسه ولی لتو هیچی نم پس نمیده. فقط به گرالت میگه که قبل از اینکه گرالت حافظهاش به فنا بره، همدیگه رو میشناختن و در کنار هم میجنگیدند و گرالت یک بار جون لتو رو نجات داده. سپس بینشون درگیری صورت میگیره و شاهد یکی از سختترین فایتهای مجموعه بازیهای ویچر خواهید بود. مخصوصا اگه به ساین Aard خیلی اعتقاد نداشته باشید، کارتون سختتر هم میشه. به هر حال بعد از این که بیش از نصف جون لتو رو پایین آوردید که همین هم اتفاقا کار سختی هست، ویدیویی پخش میشه و لتو مارو شکست میده ولی چون قبلا نجاتش داده بودیم و به گفتهی خودش قبلا یکی از اونها بودیم، میگه این به اون در و ما رو نمیکشه.
پس از کش و قوس ها و تحمل بدبختیهای فراوان، گرالت بار دیگه لتو رو در آخرین قسمت Chapter نهایی بازی ویچر 3 و در خرابههای شهر Loc Muinne پیدا میکنه. وقتی به محل ملاقاتتون میرسید، اگه تریس رو نجات نداده باشید، اون رو در کنار لتو پیداش میکنید، در حالی لتو تریس رو از زندان نیلفگارد و از دست Witch Hunter ها نجات داده.
گرالت ابتدا با لتو در رابطه با گذشته صحبت میکنه. این که چطور در کنار هم با Wild Hunt جنگیده بودند و وقتی گرالت برای نجات ینفر (Yennefer) از دست Wild Hunt، خودش رو با ینفر معاوضه میکنه، لتو از ینفر که حال و اوضاع خوبی نداشته مراقبت میکنه. تا جایی که لتو و رفیقای ویچرش و ینفر گیر امپراطوری نیلفگارد می افتن و زندانی میشن. لتو برای نجات خودشون و سایر ویچر های مدرسهی افعی و احیای اون مدرسه، با امپراطوری قرارداد میبنده که پادشاه دماوند از Aedrin، پادشاه فالتست از تمریا و پادشاه Henselt از Kaedwen رو بکشه.
بعد از این که صحبتهاتون با لتو تموم شد باید انتخاب کنید که با لتو چی کار میکنید. لتو مشکلی با ما نداره و شروع کنندهی مبارزه با ما نخواهد بود. این ما هستیم که انتخاب میکنیم تا با لتو نبرد کنیم یا این که بیخیالش بشیم.
بالاخره لتو کسیه که این همه دردسر برای سرزمینهای شمالی و همچنین خود گرالت ایجاد کرده. شاید اگه لتو فالتست رو نمیکشت، گرالت یه گوشه از تمریا با پاداشهایی که فالتست بهش داده بود مشغول کار و شخم بود و نیلفگارد هم جرئت نمیکرد که به سرزمینهای شمالی حمله کنه ولی از طرف دیگه کشتن لتو مشکلی رو هم حل نمیکنه و با کشتنش از حضور و کمکهاش توی ویچر 3 هم بیبهره میشیم.
به علاوه یکی از دلایلی که ما میخوایم لتو رو بکشیم قولیه که به ورنان روچ دادیم؛ ورنان روچ جلوی کشته شدن ما به عنوان قاتل پادشاه فالتست رو میگیره و به ما در فرار از زندان هم کمک میکنه به شرط این که کمک کنیم که قاتل پادشاه رو پیدا کنیم. بعد اگه مسیر Iorveth رو انتخاب کرده باشیم، عملا روچ رو پیچوندیم و بهش کمک نکردیم. با این حال وقتی که توی Chapter دوم بازی تو دردسر افتادیم، ورنان روچ باز هم میاد و به ما کمک میکنه و ما رو از زندان نیلفگارد فراری میده، فقط میگه ناموسا قاتل پادشاه رو به سزای اعمالش برسون. این مسئله میتونه توی تصمیم ما بر کشتن لتو اثر مثبت بگذاره.
البته اگه ما به مسیر ورنان روچ بریم، توی این مسیر کلی کمک و خدمت به تمریا انجام میدیم و اگه در نهایت Anais، فرزند فالتست رو در کنار روچ نجات بدیم و John Natalis بتونه Anais رو به عنوان جانشین فالتست معرفی کنه، تمریا دوباره احیا میشه و ورنان روچ دیگه اصراری به ما برای کشتن لتو نخواهد کرد.
نکتهی دیگه نجات دادن Triss ئه. اگه ما خودمون تریس رو نجات بدیم که هیچی ولی اگه ما تریس رو نجات ندیم، در حالی که ما قطعا انتظارش رو نداشتیم، لتو میاد و تریس رو نجات میده. این مسئله میتونه به تصمیم ما تو نکشتن لتو تاثیر مثبت بگذاره.
مسائل بالا از لحاظ داستانی کشتن یا نکشتن لتو رو بررسی میکرد، اما از دیدگاه بازی هم میشه این تصمیم رو مورد بررسی قرار داد؛ به این صورت که لتو عملا غول آخر بازیه. ویچر 2 اینقدر بازی شاخیه که شما حتی میتونید با صحبت مشکلاتتون رو با غول آخر بازی حل کنید!! واقعا چیز پشمریزونیه این امر. البته از طرفی اگه بازی غول آخر نداشته باشه حال نمیده و شاید بخواید خودتون رو به چالش بکشید و سعی کنید کار ناتمامتون در Chapter اول بازی رو این جا تموم کنید. البته ممکنه به قدرت زیاد لتو و سختی نبرد قبلی فکر کنید و از اون جایی که حدس میزنید زورتون بهش نمیرسه قید نبرد باهاش رو بزنید؛ هر چند به نظر من این دفعه نبردی که در انتظار شماست به سختی نبرد قبلی نیست.
به هر حال تصمیم کشتن یا نکشتن لتو یکی از سختترین تصمیماتیه که باید تو آخر بازی ویچر 2 بگیرید. دیدید که برای گرفتن این تصمیم چندین جنبه رو باید در نظر بگیرید و حتی تصمیمهای قبلیتون تو ویچر 2 روی این تصمیم تاثیر داره و واقعا انتخاب سختیه. تازه به موارد بالا میتونید حضور یا عدم حضور شخصیت فوق العاده شاخی مثل لتو تو بازی ویچر 3 رو هم اضافه کنید. بر خلاف Iorveth و Saskia و پادشاه Henselt و شاهزاده Anais و خیلی شخصیتهای دیگه از ویچر 2 که توی ویچر 3 حضور ندارن، آقا Letho حضور کوتاه ولی خاطره انگیزی تو ویچر 3 داره و شاید دلتون نیاد که شخصیت شاخی مثل لتو رو از دست بدید.
1- رفتن به مسیر Roche یا Iorveth (ویچر 2)
آن انتخاب دشوار، آن دوگانهی ناهموار، آن فرمانده آبی پوش، آن سنجاب صاحب هوش، آن منتقم خون پادشاه، آن مبارز آزادی خواه، آن آخرین امید تمریا، آن اِلف تک چشم ولی بینا، آن که گرالت رو چو رستم برای بیژن، آن که سَسکیا را فرموده اژدها افکن.
تو به کدامین راه خواهی رفت؟ هر دو بزرگ، هر دو مجاهد، هر دو دوست. چگونه میتوان مابین ورنان و یوروث کسی را انتخاب کرد؟ آه اگر دو سر و چهار پا و چهار دست داشتم، نیمی را به مسیر روچ و نیم دیگر را به مسیر یوروث روانه میکردم، لیکن این جسم محدود جلوی چنین عملی را میگیرد.
الا ای حضرات دِوِلوپر در سی دی پراجکت! چگونه توانستید نیمی از بازی ویچر 2 را در مسیر روچ -علیه الرحمه- و نیمی دیگر را در مسیر یوروث -رضی الله عنه- بگذارید؟ مگر نمیدانستید که بازیکنان توان انتخاب بین این دو شیر بیشهی تحقیق را ندارند؟ بازیکنندگان به کدامین گناه باید از بازی کردن نیمی از ویچر 2 محروم شوند، حال آن که حتی توانایی دل کندن از یک ساید کوئِست را نیز ندارند.
حال ما گیمرون، با دیدهای پر آب و دلی پر خون، باید بین این دو بزرگ، یکی را انتخاب کنیم. اما مگر میشود؟ به یک سو که بنگری اردوگاه هِنسِلت و صف طویل سربازان را بینی و به سوی دیگر که بنگری مامن امن سَسکیا و دورف ها را. به کدامین سمت باید رفت؟ کدام سمت مراتب سلوک را بهتر نمایان خواهد کرد؟ کدامین دیار ما را کنعانی برای بازگشت سیری گمگشتهمان خواهد بود و کلبهی احزان ما در کدامین سمت گلستان میشود؟
از من نیز نپرسید پاسخ این سوال را که من نیز چون شما سخت مدهوش و متحیر و از پاسخ آن ناتوانم. تنها طریقی که به ذهن من میرسد، بازی نمودن دوبارهی ویچر 2 جهت تجربهی هر دو مسیر است. باشد که به یاری خداوندگار، اندک توصیهی من، شما را در این کوره راه انتخاب، کوچک فانوسی باشد.
یوروث یا ورنان روچ؟ مسئله اینست!
خوب در این جا به سلامتی 10 انتخاب چالشی برتر بازیهای دنیای ویچر رو بررسی کردیم. اگه مورد دیگه هم به ذهن شما رسید ما رو تو کامنتها ازشون مطلع کنید. قطعا بازیهای دنیای ویچر انتخابهای سخت و چالش برانگیز دیگری هم دارند. منتهی ما 10 تاییشون که به نظر خودمون تصمیم گیریش سختتر بود رو آوردیم. امیدوارم استفاده کرده باشید.
روزتون پشمریزون
حالا که لطف کردین پست رو تا آخر خوندین یه نظری هم برای ما ارسال کنید تا ما رو هم خوشحال کنید.
ادمین در تاریخ 2022-09-27
@حنان. خیلی ممنون که با کامنت به ما انرژی میدید. دم شما گرم.