مروری بر بازی های اساطیری ایرانی
داستان های اساطیری / افسانهای همواره در بازی های کامپیوتری از جایگاه مناسبی برخودار بودند. از Elder Scrolls بگیرید تا وارکرافت و ویچر Middle Earth و Dark Souls و دیابلو و god of war و کلی بازی شاخ دیگه همشون از شخصیتها و داستانهای اسطورهای بهره گرفتهاند. به طور معمول، قهرمانهای این داستانها، با تواناییهای مبارزه با شمشیر و گرز یا با استفاده از جادو ، با دشمنان و هیولاها می جنگند، به همین دلیل داستانهای اساطیری، برای ساخت بازی های کامپیوتری، مخصوصا بازیهای اکشن و ماجراجویی، بسیار مناسب می باشند.
در ایران نیز داستان های اساطیری بخش مهمی از ادبیات را تشکیل میدهند. ادبیات اساطیری و حماسی ایرانی، مخصوصا شاهنامه فردوسی، این قابلیت را دارند که به عنوان منبعی برای داستان، محیط و شخصیتهای بازی های رایانه ای قرار بگیرند و بازی سازان ایرانی نیز کم و بیش از داستان های اساطیری بی بهره نبودهاند.
ما در این جا سعی داریم تا مروری بر بازی های اساطیری که تاکنون در ایران ساخته شده، داشته باشیم.
گرشاسپ
یکی از مشهورترین بازیهای اساطیری ایرانی، مجموعه بازی های گرشاسپ ئه که توسط شرکت فنافزار شریف ساخته شده اند. مجموعه بازی های گرشاسپ در دو قالب دو نسخه با نام های گرشاسپ: گرز ثریت و گرشاسپ: راز اژدها به ترتیب در سال های 1389 و 1391 منتشر شده اند. گرشاسپ یک بازی در ژانر Hack & Slash ئه و از لحاظ گیم پلی شباهت زیادی به god of war های قدیم داره. گرشاسپ همونطور که از اسمش هم مشخصه، داستان گرشاسپ یکی از شاخ ترین اسطوره های ایرانی رو بر مبنای گرشاسپ نامه و شاهنامه روایت می کنه که توش در سرزمین خونیراث با دیوان شرور میجنگه و به دنبال انتقام و بازپسگیری گرز افسانهای آبا و اجدادیشه.
من اولین بار توسط از یکی از دوستام با این بازی آشنا شدم. اون می گفت که قراره بالاخره یه بازی ایرانی شاخ به اسم گرشاسپ منتشر بشه و من خیلی منتظر انتشارش بودم. پس از انتشار به عنوان کادوی تولد این بازی رو دریافت کردم و توفیق اجباری نصیبم شد که گرشاسپ: گرز ثریت رو همون موقع بازی کنم. همراه بازی یک پوستر بزرگ هم از گرشاسپ بود. البته الان دیگه بعید میدونم بتونم بازی رو از روی دی وی دی اورجینالش بریزم؛ چون برای فعال سازیش باید یه Cd Key رو به سایتشون می فرستادی و رمز عبور دریافت می کردی ولی الان سایتش جای همچین چیزی رو نداره. خوشبختانه هنوز هم می شه گرشاسپ رو از پلتفرم هیولا یا حتی خود استیم بازی کرد و در حال حاضر نسخهی اول بازی با نام Garshasp: The Monster Slayer توسط 50 درصد از افرادی که اونو خریدن توصیه شده.
وقتی بحث از بازی های ایرانی میشه، ذهن آدم، ناخودآگاه به این سمت می ره که با توجه به اینکه توی ایران کپی رایت و اینجور چیزا خیلی وجود نداره و سرمایه گذاری درست و حسابی رو بازی ها نمی شه، گرافیک بازی در چه حده؟ مدت زمان بازی چقدره؟ آیا خیلی کوتاهه؟ و خیلی سوال های اینجوری دیگه.
به نظر من گرافیک بازی برای زمان خودش بد نبود. نه این که فوق العاده باشه ها ولی به هر حال جوری نبود که آدم بتونه ازش خردهی خاصی بگیره. طراحی محیط بازی هم راضی کننده بود. گیم پلی بازی هم درسته خیلی شبیه god of war بود و بعضی وقتا دوربین اذیت می کرد ولی به هر حال سرگرم کننده بود و 4 – 5 ساعت خوبی رو می تونستید سپری کنید. البته داستان بازی خیلی پیچیدگی خاصی نداشت؛ شما رو به یک کاربر استیم رجوع می دم که میگفت: "داستان بازی شامل یه سری اسمهای فانتزی میشه که این کار و اون کار رو میکنن... من واقعا نمی تونستم این که کی به کیه رو به خاطر بسپارم، بنابراین همین کافی بود که بدونم آخر کار باید آدم بده رو بکشم." واقعا هم همین طور بود. صداگذاری و موسیقی متن و این چیزای بازی هم چنگی به دل نمی زدن ولی ویدیوهای بازی بد نبودن. مخصوصا مرحلهی آخر بازی که بعد از مبارزه با شمشیر با غولآخر، گرشاسپ سلاح رو می ذاره زمین و با غول کشتی پهلوانی می گیره!
متاسفانه نسخهی دوم بازی که عملا یک dlc برای نسخهی اول بود هیچ گونه پیشرفت خاصی نداشت و نمرهی خوبی هم توی استیم نداره و شاید به همین دلیله که دیگه دنبالهای براش ساخته نشد.
به هر حال، گرشاسپ یکی از معروف ترین و خاطره انگیزترین بازیهای رایانهای ایرانی در زمان خودش بود و شاید در کنار ارتشهای فرازمینی تنها بازیهای الف ویژه یا به قول خارجی ها AAA صنعت بازی سازی ایران محسوب بشن.
اسکرین شاتهایی از بازی گرشاسپ:
من شاید خیلی حواسپرت باشم، اما من رو هر تبلیغی که کلیک نمیکنم تو این همه راه اومدی، حالا میگی کلیک نمیکنی؟!!! من کلیک میکنم
پروانه: میراث نگهبانان نور
خوب می رسیم بازی پروانه: میراث نگهبان نور. پروانه اسمش به بازی های اساطیری نمیخوره و داستانش هم براساس شاهنامه نیست و خود سازندههای پروانه، دنیای بازی رو طراحی کردن ولی به هر حال یکی از بازیهای خوشساخت اساطیری ایرانیه. پروانه در سال 1393 توسط استودیو Bearded Bird و در سبک Action-Adventure با زاویه دوربین Isometric ساخته شده. پروانه، داستان فادیا یک نوجوان اهل سرزمین خیالی ناریا رو روایت می کنه که داهاتشون توسط یک سری موجود سبز رنگ به نام خزدک مورد تهدید و حمله قرار گرفته و فادیا می خواد جلوی اون هارو بگیره.
بازی پروانه علاوه بر پلتفرم هیولا روی استیم هم منتشر شده، اما چون دوبلهی انگلیسی نشده، خیلی توی استیم دانلود نشده، با این وجود 60 درصد بازیکنا توصیه اش کردن و این خوبه.
حالا می رسیم به بررسی خود بازی؛ مهم ترین نقطه ی قوت این بازی صداگذاری شه. واقعا فوق العادس. برای بازی پروانه از دوبلورهای کاملا حرفهای استفاده شده، صداها کاملا آشناس و اشخاصی مثل زنده یاد بیژن علی محمدی، علی همت مومی وند، نسیم رضاخانی و شوکت حجت از صداپیشگان بازی پروانه هستند. موسیقی متن بازی هم واقعا خوبه ولی زمانش کوتاهه و بعد یه مدت تکراری میشه. صدای محیط مثل صدای شرشر آب و صدای پرندهها و اینا هم فضای مناسبی رو برای بازی ایجاد کردن. اگه بازی رو با اسپیکرهای مناسب یا هدفون بازی کنید، مسلما از پروانه که صدای استریو هم داره، لذت بیشتری میبرید.
از لحاظ گرافیک، بازی شرایط خوبی رو داره. طراحی المانهای محیط به خوبی انجام شده و واقعا زیبا هستند. البته گرافیک بافت ها واقعا میتونست بهتر از این باشه ولی به هر حال گرافیک بازی با وجود این که 6 سال از ساختش میگذره، قابل قبوله.
داستان بازی و شخصیت پردازی کاراکترها هم بد نیست. بازی حالت نیمه جهان باز هم داره و شما علاوه بر مراحل اصلی بازی، با یک سری مراحل جانبی و همچنین یک سری مینی-گیم (مثلا گل کوچیک) هم روبرو میشین. مثل خیلی از بازی های جهان باز، شما قابلیت حرف زدن با همهی کاراکترهای بازی رو دارین. Npc ها خودشون با هم، نیز صحبت می کنن و صحنههای جالبی مثل تعریف کردن یک داستان جنگی توسط یک پیرزن برای بچهها هم تو بازی وجود داره.
گیمپلی بازی میتونست خیلی فوقالعاده باشه، اگه باگ نداشت. بازی پروانه مبارزه داره، سکوبازی داره، حل معماهای مشابه Tomb Raider داره، پازلهای سودوکویی داره ولی گیرکردن کاراکتر موقع بالا و پایین رفتن از موانع واقعا آدم رو می تونه اذیت کنه. اگه می تونستن توی آپدیتی چیزی باگهاش رو رفع کنن، خیلی موفق تر میشدند و شاید شاهد دنبالههایی برای این بازی هم میبودیم. مبارزات بازی هم هرجور حساب کنی زیادی سادست. ما عملا تو بازی نمیمیریم و وقتی جونمون تموم می شه، بعد از گذر از یک فضای لوله مانند عجیب، دوباره از همون جا Spawn میشیم. البته شاید این طوری برای بچهها بهتر باشه. مدت زمان بازی هم مثل تقریبا همهی بازیهای ایرانی کوتاهه و نهایت 4-5 ساعت ئه.
به هر حال پروانه: میراث نگهبان نور بازی خوب و سرگرم کننده ایه. مخصوصا برای بچه ها. هر چند من به عنوان یک خرس گنده هم مشکلی با بازی کردنش نداشتم. نمیدونم بچههای این دوره زمونه چه سلیقهای دارن ولی به نظر من میشه این بازی رو برای بچهها تهیه کرد و اونها احتمالا از این بازی لذت هم خواهند برد.
اسکرین شاتهایی از بازی پروانه:
سیاووش
یکی دیگه از بازیهای اساطیری ایرانی بازی سیاووشه که در سال 1391 توسط استودیو سورنا و در سبک Action-Adventure و با دوربین ایزومتریک ساخته شد که شباهت زیادی با بازی دیابلو داره. بر خلاف اسم بازی، سیاووش داستان خود سیاوش نیست، بلکه داستان پهلوانهایی رو روایت میکنه که به دنبال کیخسرو فرزند سیاوش، به خونخواهی سیاوش با افراسیاب و تورانیان می جنگند. بازی سیاووش مثل گرشاسپ شاهنامه رو به عنوان منبع داستانیش قرار داده.
سیاووش در حال حاضر در پلتفرم هیولا و همچنین استیم وجود داره ولی نمرهی مناسبی نداره و تنها 7 درصد کاربرای استیم، سیاووش رو توصیه کردن. کاربران چه در نسخهی استیم و چه در نسخهی هیولا همشون از باگهای خیلی زیاد بازی مینالن. علی الخصوص که ظاهرا توی یک مرحله از بازی، یهو زمین بازی تبدیل به یه حالت مذاب میشه و دیگه بازی کلا قفل میکنه و نمیشه بازیش کرد. این باگ دیگه به هیچ وجه قابل قبول نیست. اونم برای بازی ای که عنوان غزال زرین بهترین بازی سال از دومین جشنواره بازیهای رایانهای تهران رو دریافت کرده. احتمالا رفع این باگ سخت نباید باشه ولی خوب وقتی تیم پشتیبانی برای بازی وجود نداشته باشه، تا ابد همون بازی باگ دار به همه ارائه میشه. من هر کاری کردم راضی نشدم که این بازی رو بخرم. اولین خصیصهی هر بازی قابل بازی بودنشه و این بازی یا حداقل نسخهای ازش که برای خرید وجود داره، قابل بازی نیست. واسهی همین از اون جا که خودم بازیش نکردم، اگه میخواید راجع بهش اطلاعات بیشتری کسب کنید، شما رو دیدن ویدیوهاش تو آپارات و اینا دعوت می کنم.
اسکرین شاتهایی از بازی سیاووش:
تراتئون
میرسیم به بازی تراتئون، تراتئون یک بازی در سبک Action-Role Playing (مثل سری Elder Scrolls) ئه که تو سال 1392 توسط شرکت رسانا افزار شریف ارائه شد. تراتئون با الهام از داستانهای اساطیری ایرانی ساخته شده و به معنای دارندهی سه نیروئه و قرار بود به صورت اپیزودیک داستان سه پهلوان رو ارائه کنه ولی فقط اپیزود اول که راجع به مهرداد بود ساخته شد و دیگه دنباله ای ازش ساخته نشد. در حالی که دیوان به زابلستان حمله کردن و اوضاع خیلی خطرناکه و زابلیان به جیرفت رفتند، مهرداد تیغ به دست گرفته و قراره در ماموریتی ویژه، محموله ای رو به زابل ببره. در حال حاضر تراتئون در پلتفرم هیولا منتشر شده ولی در استیم خیر.
تراتئون در اصل دنبالهای برای عصر پهلوانان ئه. عصر پهلوانان در سال 1388 منتشر شد. توی تصویر زیر یک صحنه از بازی عصر پهلوانان رو مشاهده می کنید:
همین طور که می بینید گرافیک بازی حتی برای زمان خودش هم واقعا خییلی پایینه و واقعا حتی اون موقع هم بعید بود کسی سمتش بره. حالا توی تصویر زیر یک صحنه از تراتئون رو مشاهده می کنید.
همین طور که میبینید، توی تراتئون گرافیک بازی مشخصا پیشرفت بسیاری کرده ولی اگه کامنتای ملت توی هیولا رو بخونید، بازیکنا عصر پهلوانان رو بهتر از تراتئون می دونن. کاربرا اعتقاد دارن که درسته گرافیکش بهتر شده ولی همه چیزش افت کرده؛ سیستم مبارزاتش خیلی بده، اصلا معلوم نیست داری میزنی یا داری میخوری و با مشت جنگیدن هیج فرقی با شمشیر جنگیدن نداره. البته اگه بتونی با شمشیر بجنگی چون انتخاب سلاح شمشیر خیلی سخته! کاربران میگفتن بازی فقط اسم ژانر نقش-آفرینی رو به دوش میکشه و سیستم انتخاب دیالوگی که تو بازی وجود داری هیچ معنای خاصی نداره و بازی کاملا خطیه. نقطهی قوت بازی استفاده از المانهای معماری ایرانی توی بازی بود و میتونست مثلا فرهنگ ایرانی رو منتقل کنه ولی با قیافهای که برای مهرداد خلق کردن حتی این مهم هم حاصل نمیشه. مهرداد به جای این که قیافهای مناسب برای پهلوانهای ایرانی داشته باشه، بیشتر شبیه زورگیرا و خفت گیراست. آدم جرئت نمیکنه بیشتر از 10 ثانیه به عکسش نگاه کنه و یک نفر چطور میتونه این کاراکتر با این قیافه رو به عنوان نماد پهلوانان ایرانی به بچهها نشون بده؟
با خوندن این کامنتا و دیدن ویدیوهای گیمپلی بازی، من اصلا سمت بازی کردن تراتئون نرفتم و عطاش رو به لقاش بخشیدم. ظاهرا سازندههای بازی خواسته بودن با هزینهی کم یک بازی بزرگ بسازن که خوب ظاهرا موفق نبودن. ای کاش سازندههای بازی هوشمندانه تر عمل کنن و در صورت نداشتن بودجهی مناسب، به ساختن بازیهای کوچیک ولی جذاب بسنده کنن.
اسکرین شاتهایی از بازی تراتئون:
به غیر از بازیهایی که این بالا معرفی کردیم، یه سری بازی کوچیک و بازی موبایل و اینطور چیزا هم وجود داره ولی اون ها دیگه در این پست نمیگنجند. توی بازیهای فوق، من گرشاسپ و پروانه رو به همه، مخصوصا اونهایی که قصد حمایت از صنعت بازیهای رایانهای ایران رو دارن توصیه میکنم ولی سیاووش رو تا زمانی که اون باگ عجیب رو رفع نکردن و تراتئون رو کلا توصیه نمیکنم.
به هر حال ما گیمرهای ایرانی، مدت هاست که منتظر یک بازی اساطیری پشم ریزون ایرانی هستیم و درسته بازی های اساطیری خارجی به صورت زیرزیرکی از شاهنامه هم استفاده کردن ولی کماکان دوست داریم داستان های جذاب شاهنامه رو در قالب یک بازی ایرانی ببینیم.
روزتون پشمریزون
حالا که لطف کردین پست رو تا آخر خوندین یه نظری هم برای ما ارسال کنید تا ما رو هم خوشحال کنید.
سید محمد در تاریخ 2022-09-10
عصر پهلوانان گرافیکش خیلی بهتر از اون اسکرین شاته