شاخ ترین شخصیت های دنیای ویچر
مقدمه
قبل از هر چیزی باید بگم که این پست حاوی اسپویله و فقط به کسایی که مجموعهی ویچر رو بازی کردن توصیه میشه. ملاک ما برای انتخاب شخصیتها:
شاخ بودن بودن شخصیت
دقت در شخصیت پردازی
داستان زیبا.
ما پس از بررسی های دقیق نشستیم شخصیت هارو رتبه بندی هم کردیم و ترتیبی که تو این پست رعایت کردیم کاملا معنی داره.
موضوع دیگه این که سریال ویچر برای ما هیچ معنایی نداره و کوچکترین الهامی از سریال نگرفتیم. این فهرست کاملا از روی بازی های ویچر صورت گرفته.
اگه اسم یه شخصیت براتون ناآشنا بود توضیحات زیرشو بخونید تا به شاخ بودن شخصیت پی ببرید.
اگه شما هم شخصیت بهتری میشناسید در نظرات به ما معرفی کنید، حالا شاید ما انتقادپذیر بودیم 😊
10. Zoltan Chivay
حضور در بازی ها: ویچر 1، ویچر 2: قاتلین پادشاهان، ویچر 3: شکار وحشیانه، Gwent : بازی کارتی ویچر (4 کارت)، Thronebreaker: داستان های ویچر (اشاره شده در آن)
حضور در کتاب ها: غسل آتش، بانوی دریاچه
ده شاخ تر شخصیت های دنیای ویچر رو با یک دورف دوست داشتنی، یار غار گرالت و استاد مسلم گوئنت و پوکر یعنی زولتان چیوای افسانهای شروع می کنیم. زولتان یک کهنه سرباز نبرد با نیلفگارده که از کار معدن توی ماهاکام، سرزمین دورف ها خسته شده و تصمیم گرفته بقیه عمرشو به تجارت بگذرونه. اگر چه زولتان توی کتاب ها خیلی نقش پررنگی رو نداره ولی توی بازی های ویچر یکی از مهم ترین شخصیت هاست و در کنار گرالت، دندلاین و تریس، جزء شخصیت هاییه که تو هر سه بازی اصلی ویچر حضور داشتن.
اما چرا زولتان جزو شاخ ترین شخصیت هاست؟ زولتان باحاله؛ بازی های ویچر فضای تاریک و غمگینی دارن و وجود یک دورف باحال در کنار شخصیت اصلی بازی و جوک ها و تیکه هایی که تعریف می کنه می تونه به خوب کردن حال بیننده ها کمک کنه. از بحث های فلسفی ای که با گرالت می کنه بگیرید تا ماجراهای ازدواج نافرجامش و حتی هنگام مبارزه، زولتان یک حرف باحال برای گفتن داره. زولتان بامرامه؛ زولتان توی موارد سختی همیشه پیش گرالت هست و تقریبا هر وقت ازش کمک خواسته، زولتان نه نگفته. حاجیمون حتی در کنار گرالت در نبرد کر مورن و نبرد Vergen هم جنگیده. زولتان قواعد بازی رو خوب بلده! مینی گیم ها عضو مهمی از بازی های RPG مثل همین ویچر هستن. این زولتان بود که توی ویچر 1، به گرالت بازی Dice Poker رو که توسط Order of Flaming Rose حرام اعلام شده بود، آموزش داد. این دو با هم یک مرحله درباره ی کارت های شاخ بازی Gwent هم در بازی ویچر 3 انجام دادن. اگه اهل بازی های ویچر باشید، متوجه می شید که این مینی گیم ها حتی از خود بازی اصلی هم بعضا معتاد کننده تر هستن و زولتان هم تو این زمینه کارش درسته.
در کل زولتان یک شخصیت خاص و محبوب توی بازی های ویچره که همیشه در یاد ها می مونه. من وقتی اولین بار زولتان رو تو بازی ها (ویچر 2) دیدم، ناخودآگاه یاد گیملی ارباب حلقه ها افتادم. البته گرالت رو هم جای آراگورن و دندلاین رو جای لگولاس قرار دادم! به هر حال هر چی هم بیشتر با شخصیت زولتان آشنا شدم، ارادتم هم بهش بیشتر شد و به نظر من زولتان شاید شاخ ترین شخصیت ویچر نباشه ولی بدون شکل باحال ترین شخصیت این سری پرطرفداره.
سخن بزرگان:
نوشیدن به تنهایی، مثل قضای حاجت دسته جمعی می مونه.
Drinkin' alone's like crappin' in company
9. Gascon Brossard
حضور در بازی ها: Thronebreaker: داستان های ویچر، Gwent: بازی کارتی ویچر (2 کارت و یک لیدر(
حضور در کتاب ها: -
نفر بعدی لیست ما Gascon ئه. Gascon یکی از اعضای یکی از خاندان Brossard، یکی از خانواده های معروف ریویا بود. به دلیل توطئه علیه حکومت، پادشاه قبلی ریویا به صورت ناجوان مردانه ای کل خاندان Brossard رو اعدام می کنه و فقط Gascon از اون ها زنده می مونه. همین باعث می شه که Gascon، بر علیه حکومت ریویا و لیریا دربیاد و عضو Strays of Spalla یک گروه یاغی و راهزن بشه و در ادامه فرماندهی این گروه رو هم بر عهده بگیره.
پس از این که پادشاه ریویا و لیریا می میره، تا وقتی که فرزنداش بزرگ نشدن، حکومت به دست Meve همسر پادشاه می رسه. در حالی که Meve درگیر جنگ با نیلفگارد بود، Count Caldwell مشاور Meve از Gascon و افرادش سوء استفاده می کنه و Meve رو سرگرم مبارزه با نیروهای Gascon می کنه. در این زمان Caldwell با همکاری نیلفگاردی ها توطئه ای بر علیه Meve رو تدارک می بینه و Meve رو از حکومت خلع می کنه و لیریا و ریویا رو به Villem پسر Meve و امپراطوری نیلفگارد تحویل می ده. Caldwell سپس Meve رو به زندان می اندازه و می خواد که اون رو بکشه ولی Gascon وقتی که می بینه Caldwell ازش سوء استفاده کرده، تصمیم می گیره Meve رو از زندان فراری بده. پس از این Gascon و افرادش به همراه Meve و سربازهایی که بهش وفادار موندن، یک نبرد چریکی طولانی علیه امپراطوری نیلفگارد و Caldwell آغاز می کنن و در نهایت موفق می شن که نیلفگارد رو شکست بدن و ریویا و لیریا رو پس بگیرن.
خوب به اندازه ی کافی Thronebreaker رو اسپویل کردیم؛ حالا بریم سراغ خود Gascon. توی بازی در نقش Meve، شما دو فرماندهی اصلی دارید؛ Gascon که معرف حضورتون هست و Reynard Odo که قبل از توطئه Caldwell، فرمانده سپاه لیریا و ریویا بود. در حالی که Reynard خیلی جدی، منظم و محافظه کاره، Gascon هم شوخه و هم به دنبال دردسر می گرده . معمولا بین نظرات این دو نفر تضاد وجود داره و این تضاد باعث جذاب تر شدن داستان و روند تصمیم گیری های شما می شه. برای مثال وقتی که Reynard داره رژه رفتن رو با سربازا کار می کنه، Gascon این کار رو بیهوده طلقی می کنه و ازش به عنوان آموزش راه رفتن یاد می کنه!
Gascon با این که Meve رو از زندان فراری داده و در مبارزاتش همراهیش هم می کنه، ولی شما به خاطر سابقه ای که داره، نمی تونید کامل بهش اعتماد کنید. بعدا مشخص می شه که یک جاسوس نیلفگاردی هم بین سربازا وجود داره و احتمالا شما ذهنتون به سمت Gascon هم می ره. شخصیت Gascon خیلی خوب طراحی شده و در حالی که یک شخصیت باحال و شوخه، تونسته حالت مرموز خودش رو حفظ کنه. همچین حالتی توی فیلم ها و بازی ها کم پیش میاد که یک شخصیت که بخشی از بار طنز ماجرا رو بر دوش داره، یک شخصیت مرموز باشه و شما در حالی که به حرف هایی که می زنه می خندین و باهاش حال می کنین، حتی تا مرحله های پایانی بازی هم بهش شک داشته باشید که نکنه خائن باشه و یکی از دلایل شاخ بودن Gascon همینه.
به هر حال Gascon یکی از شاخ ترین شخصیت های دنیای ویچره و تصور بازی Thronebreaker بدون Gascon واقعا سخته. در وصف شاخی Gascon همین بس که در حالی که همه اشخاص بازی، از جمله خود گرالت، Meve رو “Queen Meve” یا “Your Grace” و این جور چیزا صدا می کنن، Gascon موقع خطاب کردن Meve از عبارت “Hey Mevie” استفاده می کنه!
سخن بزرگان:
جیب هر چقدر هم که متعفن باشه، سکه هیچ وقت بوی گند نمی ده.
Coin never stinks, no matter how rank the pouch
8. Iorveth
حضور در بازی ها: ویچر 2: قاتلین پادشاهان، ویچر 3: شکار وحشیانه (اشاره شده در آن)، Gwent : بازی کارتی ویچر (2 کارت)، Thronebreaker: داستان های ویچر (اشاره شده در آن)
حضور در کتاب ها: غسل آتش
یوروث رهبر گروه اسکوئتل در جنگلهای فلوتسامه. علاوه بر اون شاید بشه یوروث رو رهبر تمام غیر انسان ها دونستند. در شهر ها استکبار بر علیه نژادهای غیر انسان بیداد میکنه. نمونهی واضحش همون جاییه که دارن زلتان به جرم غیر انسان بودن اعدام میکنن. در چنین شرایطی غیر انسانها از شهرهای سرزمینهای شمالی رونده شدن و مجبور هستن بیشتر در خارج از شهرها و طبیعت زندگی کنن. iorveth از غیر انسانها حمایت میکنه و در برابر این استکبار ایستادگی میکنه. تحریمها هم هیچ اثری روش ندارن. انسانها هم هیچ غلطی نمیتونن در مقابلش بکنن. اون یک دشمن خونی داره یه غده سرطانی که باید از صفحهی زمین محو بشه. و این کسی نیست جز eVernon Roch فرماندهی نیروهای آبیپوش از Temaria. یوروث و نیروهاش با طبیعت رابطهی خیلی خوبی دارن. در تمام جنگل انواع تله و شبیهخون رو برای انسانها آماده کردن. تمام مسیرهای مخفی و تونلها و راههای زمینی رو مثل کف دست بلدن. گرالت هر وقت که نیاز داشت زیرزیرکی جایی بره از iorveth کمک میگرفت. تقریبا هیچ امیدی برای مسالمت بین غیرانسانها و انسانها وجود نداره. تمام امید iorveth به شاهزاده ساسکیا که خودش نیز یک غیرانسان بود بسته است. ساسکیا محبوبیت فراوانی بین هم انسانها و هم غیرانسانها داره. شاید در سایهی ساسکیا و در شهرVergen بشه که همهی این نژادها در کنار هم زندگی کنند. به هر حال iorveth یک شخص آزادهاس که کینهی ابدی نسبت به انسانها داره واز مردمش در برابر انسانها محافظت میکنه.
سخن بزرگان:
پادشاه یا گدا چه فرقی میکنه؟ یه انسان کمتر.
King or beggar what's the difference? One dh'oine less!
7. Vernon Roche
حضور در بازی ها: ویچر 2: قاتلین پادشاهان، ویچر 3: شکار وحشیانه، Gwent : بازی کارتی ویچر (2 کارت)
حضور در کتاب ها: -
Vernon Roche فرماندهی Blue Stripe، نیروهای ویژهی ارتش Temeria و دست راست پادشاه فالتست بود. برایVernon Roche دو چیز خیلی مهمه؛ Temeria و دوستانش و حاضره هر کاری که میتونه برای این دو انجام بده، حتی اگه این کار کشتن یک پادشاه، یا مبارزه در کنار گرالت با یک ارتش کامل باشه.
Vernon Roche مرد عمله، اهل سوسول بازی نیست. وقتی که Loredo با کارهاش flotsam رو در خطر می اندازه، خودش در حالی که در تعقیب قاتل پادشاه فالتسته، دستور اعدام Loredo رو می ده! البته این اعدام نیازمند تسخیر پایگاه حکومتی Loredo و مبارزه با ده ها نفر سربازه. بعد از این که افرادش توسط Dethmold جادوگر دربار Kaedweni توی یک مهمونی کشته می شن، با توجه به انتخاب های توی بازی، حتی اگه گرالت کمکش نکنه، به تنهایی در مقابل Dethmold و افرادش قرار می گیره و با توجه به توانایی های Roche، توی این نبرد هیچ کس حتی یک سکه هم روی پیروز شدن جادوگر شرط نمی بنده. Vernon Roche حتی اگه شما به Iorveth بپوندید، میاد شمارو از زندان نیلفگارد فراری می ده و حتی حاضره در مقابل نیروهای Wild Hunt هم قرار بگیره.
در کل Vernon Roche یکی از شخصیت های اصلی بازی ویچر 2 و یکی از شخصیت های جانبی شاخ ویچر 3 ئه. صدای کلفت، نداشتن اعصاب درست و درمون، غرهایی که سر Ves می زنه، اون کلاه عجیب و غریبی که حتی موقع خواب هم از سرش درنمیاره و خیلی خصوصیتهای دیگه اش باعث شدن تا Roche یکی بخش های جداناپذیری از بازیهای ویچر رو به خودش اختصاص بده و ما هم کلاهمون رو به احترام آخرین امید تمریا از سر بر می داریم.
سخن بزرگان:
تمریا، این تنها چیزیه که اهمیت داره.
Temeria - that's what matters
6. Arnjolf the Particode
حضور در بازی ها: Thronebreaker: داستان های ویچر، Gwent : بازی کارتی ویچر (یک لیدر(
حضور در کتاب ها: -
Arnjolf در یک خانواده عادی در اسکلیگه دیده به جهان گشود و کودکی خود را همراه با مادر و برادرانش سپری می کرد! تا اینکه یک روز پدرش پس از سال ها از زندان آزاد می شه و زندگی آرنیولف تغییر پیدا می کنه. پدرش یک الکلی بود و زن و بچه اش رو می زد. کار به جایی رسید که برادر کوچکتر آرنیولف زیر کتک می میره و مادرش خودش رو می کشه. این باعث می شه تا آرنیولف بخواد از پدرش انتقام بگیره و در نهایت پدرش رو می کشه.
کشتن پدر توی مکتب اسکلیگه گناه خیلی بزرگیه و در این مکتب، فقط در صورت کشته شدن در مقابله با یک دشمن قدرتمند، این گناه پاک می شه. آرنیولف هم تصمیم می گیره تا جایی که می تونه مبارزه کنه و در نهایت کشته بشه. برای همین یک گروه مبارز از افرادی مثل خودش جمع می کنه و به نبرد می پردازه. در حالی که هیچ زره، حتی یک پیراهن هم نمی پوشه و روی پیشانیش با خنجر خطاب به کماندارها، هک کرده که این جا را نشانه بگیرید. هر چند از فاصله ی دور خیلی معلوم نیست و اون هایی هم که هنگام نبرد به نزدیکی آرنیولف می رسند، تا به خودشون بیان و بخوان پیام رو بخونن، خیلی دیر شده و آرنیولف اون هارو از دم تیغش گذرونده.
آرنیولف توی مبارزات و ماجراجویی هاش در جنگل Angren با نیلفگارد درگیر می شه و به صورت ناخواسته Queen Meve و افرادش رو که در تله ی نیلفگاردی ها افتاده بودن نجات می ده. پس از اون وقتی که Meve خودش رو معرفی می کنه، آرنیولف به خاطر تعاریفی که دوستش Lippy از Meve کرده، کلی Meve رو به خاطر نبردهاش ستایش می کنه و وارد نیروهای Meve می شه تا بلکه در کنار اون و در مقابل امپراطوری نیلفگارد به خواسته ی خودش یعنی تطهیر بر اثر کشته شدن در مقابل یک دشمن قدرتمند برسه.
آرنیولف یه کاراکتر فرعی توی یک بازی فرعی از مجموعه بازی های ویچره، ولی این دلیل نمی شه که جزء شاخ ترین شخصیت های دنیای ویچر نباشه و جاش توی ده شاخ تر ما محفوظه.
سخن بزرگان:
متاسفانه جنگ تموم شد و من باز هم زنده موندم. (مکالمهی بین آرنیولف و میو)
5. به انتخاب شما
برای رتبه ی پنجم لیست ما نتونستیم کسی رو انتخاب کنیم.، همین طور که گرالت نمی تونه بین دوتا شر، یکیشونو انتخاب کنه. برای همین این انتخاب رو از بین شخصیت های پیشنهادی زیر به عهده ی شما می ذاریم
Thaler, Sigismund Dijkstra, Bloody Barron, Vesemir, Vlodimir von Everec, Azar Javed, Alzur
4. Jacques de Aldersberg
حضور در بازی ها: ویچر 1، ویچر 3: شکار وحشیانه (اشاره شده در آن)، Gwent : بازی کارتی ویچر ( یک کارت)
حضور در کتاب ها: -
ژاک د آلدرزبرگ در دوران پادشاه فالتست، رئیس Order of Flaming Rose بود. Order که بخش نظامی کلیسای Eternal Fire محسوب می شد، از نفوذ زیادی در Temeria برخوردار بود. برعکس مریدهای Eternal Fire توی بازی ویچر 3 که دنبال پیدا کردن و اعدام کردن جادوگرها بودن، ژاک خودش یک Source بود و به صورت مادرزادی از توانایی جادوگری برخوردار بود ولی برعکس سایر جادوگرها و مثل سایر افراد Order، در شمشیرزنی هم مهارت داشت و یک زره سنگین هم پوشید.
ژاک توی رویاهای خودش Ithlinne Prophecy رو می دید. همین اتفاقی که توی ویچر 3 قراره بیفته و White Frost زمین رو فرا بگیره ولی توی همین پیشگویی گفته شده بود که یک فرزند با Elder Blood می تونه جلوی این واقعه رو بگیره. ژاک سعی کرد بود که بخش دوم پیشگویی رو عملی کنه ولی موفق نبود، برای همین تصمیم گرفت که برای نجات دادن بشریت، مشابه ویچرها، روی سایر انسان ها هم Mutation انجام بده و انسان هارو مقاوم در برابر سرما بسازه.
منتهی برای ژاک، هدف وسیله رو توجیه می کنه و برای هدفش که نجات بشریت باشه، حاضره هر کاری رو بکنه؛ از آزمایش های ممنوعه روی انسان ها برای ساختن ابر سربازها گرفته تا مبارزه آشکار و نهان با غیر انسان ها و همکاری با مافیای ویزیما
علاوه بر موارد فوق که باعث شدن از ژاک یک شخصیت شاخ ساخته بشه، ژاک یک راز بسیار پشمریزون هم داره که در اواخر بازی ویچر 1 آشکار می شه ولی خوب از اون جایی دیگه اسپویل کردن ضربه نهایی یک داستان خیلی ستمه، ما شما رو برای کشف این راز به خود بازی ویچر 1 ارجاع می دیم.
سخن بزرگان:
تو همیشه باور داشتی که انسان خودش سرنوشتش رو می سازه. من می خوام سرنوشت همه ی بشریت رو تغییر بدم. (ژاک خطاب به گرالت)
You always believed man makes his own destiny. I seek to change all humanity's fate
3. Dethlaf/Regis
حضور در بازی ها: ویچر 1 (اشاره شده در آن)، ویچر 3: خون و شراب ، Gwent : بازی کارتی ویچر ( دو کارت و یک لیدر دتلاف، سه کارت رجیس)
حضور در کتاب ها: رجیس: غسل آتش، برج بلعیدنها، بانوی دریاچه
به هر حال پچ Blood and Wine به قدری شاخ و قدرتمنده که نمیشه اسمی ازش نبرد. البته شاخ بودن این پچ بیشتر از همه به خاطر شیوهی روایت مناسب و طراحیهای زیبا به خصوص مناظر و موسیقی متن بازیه و شاید خود شخصیتها اون قدر قوی شکل نگرفتند. من اولش قصد داشتم که شخصیت آنا هنریتا حاکم شهر توسان رو به عنوان شخصیت برتر انتخاب کنم اما بعد این که فهمیدم یه دورهای با دندلاین مسائل عاشقی داشته کاملا از لیست خارج شد. شخصیت رجیس کسیه که تجربهی هزاران سال زندگی رو پشت خودش داره و سازندههای بازی هم تونستن این موضوع رو به خوبی نشون بدن. اما در مورد داستان dettlaff میشه گفت بیشتر یه عاشقانهی ساده است. عاشقانهی سادهای که خوب روایت شده.
از جمله بحث هایی که این داستان رو جذاب میکنه اینه که ما خیلی زود متوجه میشیم که طرف حسابمون یه higher vampire ئه و نامیرائه.Higher Vampire ها فقط میتونن توسط همنوعشون کشته بشن. و ما به توسان اومدیم که یه higher vampire رو بکشیم که به نظر غیر ممکن میاد. از طرف دیگه رجیس کاملا از دتلاف طرفداری میکنه و میگه حتما دلیلی پشت کارهاش داره و خودشو کاملا مدیون دتلاف میدونه. شخصیت دتلاف به قدری قدرتمنده که گرالت سعی میکنه تا جایی که میتونه از مبارزه با اون سرباز بزنه و خودشم میدونه که واقعا شانسی در مقابل دتلاف نداره. زیباترین بخش داستان اونجایی که با وجود این که رجیس دتلاف رو میکشه، دتلاف در آخرین لحظه هم چیزی از دوست قدیمیش به دل نمیگیره و میگه که رجیس کاری که باید انجام میشده رو انجام داده.
سخن بزرگان:
اگر به خدایی اعتقاد داری.اشهدت رو بخون.
If you acknowledge any gods... start praying, now.
2. Master Mirror
حضور در بازی ها: ویچر 3: قلبهای سنگی ، Gwent: بازی کارتی ویچر ( دو کارت و یک لیدر)، Thronebreaker: داستان های ویچر (اشاره شده در آن)
حضور در کتاب ها: -
مستر میرور یا همون گانتر اودیم بزرگترین شاهکار CD Prejckt Red محسوب میشه. این قدر این شخصیت شاخه که حتی نمیدونم از کجا شروع کنم. شاید اولین برخوردی که باهاش داشتیم. ما مستر میرور رو اولین بار توی یه قهوهخونه توی White Orchard میبینیم. زمانی که ما دنبال Yennefer هستیم و از صحبت با بقیه به هیچ نتیجهای نرسیدیم. مکالمهای که با مستر میرور داریم خیلی گنگه و ما تقریبا هیچ چی از هویت مستر میرور نمیفهمیم و هیچ چیزی بروز نمیده. توی اون لحظه ما عمدتا خیلی مستر میرور رو جدی نمی گیریم چون که نفر قبلی که داشتیم باهاش صحبت میکردیم یه شاسکولی بود که داشت چرت و پرت میگفت و میخواست به میدانهای جنگ بره تا بتونه شعرها و داستانهای زیبا بنویسه و گرالت هم یه نصیحت درست حسابی بهش میکنه. مستر میرور به ما میگه که برای پیدا کردن ینفر باید پیش سربازای نیلفگاردی بریم و بعدا میفهمیم که این موضوع درست بوده و ینفر با نیلفگارد همدسته. چیزی که مهمه اینه که CDPR از همون لحظه برای این کاراکتر برنامه داشتن و شاخ بودن خاصی ازش ساطع میشه.
بعد از اون دیگه خبری از مستر میرور نیست تا وقتی که داستان Heart Of Stone شروع میشه. ما به خاطر ماموریتی که Olgierd Van Ovrec به ما سپرده میزنیم یه شاهزاده رو میکشیم، دستگیر میشیم و دارن ما رو با یه کشتی به سمت Offir میبرن.
تو اون لحظه مستر میرور برای دومین بار به ما کمک میکنه و به جاش از ما طلب میکنه که یه ماموریتی رو براش انجام بدیم. و به نشانهی توافق یه نشانی روی صورت گرالت قرار میده تا یادآور اون باشه. توی اون لحظه افکار عجیبی وارد ذهن ما میشه. مثل این که این یارو کیه. با یه اشاره نشانه رو صورت گرالت میذاره، طوفان درست میکنه. یه حس عجیبی در آدم ایجاد میشه. بعد از این که مستر میرور درخواستش رو مطرح میکنه، میبینیم که همچین هم بیراه نمیگه، ازما میخواد که قرضشو ادا کنیم. اونم از کسی که از پرداخت قرضش امتناع میکنه. با توجه به این که ما به خاطر Olgierd گیر افتادیم و رفتارهای نامناسبی که بعدا ازش میبینیم تا حدی حس میشه که مستر میرور واقعا حق داره. اما هر چقدر که داستان جلو میره و ما درخواستهای Olgierd رو انجام میدیم میبینیم که این مستر میرور بوده که زندگی Olgierd رو نابود کرده و Olgierd در ازای عهدی که با مستر میرور بسته زندگیش نابود شده. در ادامهی ماموریتها ما با یه شخصیت دیگه آشنا میشیم که زندگیش به خاطر مستر میرور نابود میشه. پروفسورShakeslock . پروفسور به درخواست Olgierd شروع میکنه درمورد مستر میرور تحقیق میکنه و به اطلاعاتی هم دست پیدا میکنه. مستر میرور هم به خاطر همین میزنه پروفسور بدبخت رو کور میکنه. توی این بخش از بازی ما بیشترین آگاهی رو نسبت به شخصیت مستر میرور پیدا میکنیم. برای این که به شاخ بودن مستر میرور پی ببرید ما بخشی از مصاحبهی پروفسور، یکی از قربانیاش با گرالت رو در ادامه براتون قرار دادیم.
گرالت: چرا محیط اینجوریه، این دایره و این نشانههای روی زمین چه معنایی دارن؟
پروفسور: اونا از من محافظت میکنن. داخل این دایره شیطان نمیتونه به من دست بزنه.
گرالت: از کجا میدونی؟
پروفسور: خودش بهم گفت. یه بار به ملاقاتم اومد. عجب ملاقات باشکوهی. من اون موقع کور شده بودم اما اونو به روشنی دیدم.
اون به من لبخند زد.
گفت مایهی افتخارشه که من همچین علاقهای نسبت بهش پیدا کردم. گفت که اونم همچین علاقهای نسبت به من داره.
اون این دایره رو کشید و گفت که من داخلش امن خواهم بود. اون جوری پاسخ کارهای من رو داد.
گرالت: تا حالا سعی نکردی که ازش خارج بشی؟
پروفسور: اگه میدیدی که اون چجوری این موضوع رو مطرح کرد میفهمیدی که سرنوشت بیرون رفتن از این دایره چیه.
گرالت: چیز دیگهای راجع به اون مرد نمیدونی؟
پروفسور: گانتر اودیم یک مرد نیست. اون شیطانه. شیطانی که فرمهای مختلفی به خودش میگیره. اونو فراموش کن یا خواهی مرد.
گرالت: اما تو زندهای.
پروفسور: زندهام اما ترسی که به خاطر شناختن اون برام به وجود اومده همیشه همراهمه.
در ادامه معلوم میشه که Olgierd عاشق یه دختر به نام Iris شده بوده که از خاندان اشرافی بوده و خانوادهش به این وصلت تن نمیدادن چون که Olgierd هیچ مال و اموالی نداشته. اون برای این که مشکل مالیش رو حل کنه با مستر میرور قرار داد میبنده. مستر میرور هم بهش میگه که باید بهاشو بپردازه. میگه باید یکی از عزیزانشو از دست بده. یا برادرش یا همسرش Iris. Olgierd قبول میکنه که برادرش رو از دست بده. بعد از این مستر میرور آرزوش رو برآورده میکنه و مال ثروت به دست میاره اما به جاش تمام احساساتش رو از دست میده. و قلبش مثل سنگ میشه. اینجوری هم همسرش رو از دست میده و هم برادرش رو.
در پایان مکالمه پروفسور به ما میگه خوشحاله که تونسته به ما کمکی بکنه. مستر میرور از این موضوع ناراحت میشه. سقف شروع به ریزش میکنه و پروفسور از دایره خارج میشه و بلافاصله میمیره.
Olgierd بعدا دوباره یه عهد دیگه با مستر میرور میبنده که در اون مستر میرور باید سه تا از آرزوهای Olgierd رو به صورت نیابتی برآورده کنه. و هرسه نفر باید روی ماه باشند تا Olgierd بهاش ( روحشو ( بپردازه.
در یه نیمهشب بعد از این که گرالت 3 آرزوی Olgierd رو فراهم کرد. هر سه اونها در یه معبد که روی زمین عکس ماه حکاکی شده جمع میشن و مستر میرور روح Olgierd رو طلب میکنه.
در اون جا ما دو انتخاب داریم: یک به Olgierd کمک کنیم. دو دخالتی نکنیم.
باتوجه به قضایایی که شنیدیم ما احتمالا دلمون به حال Olgierd میسوزه و به اون کمک میکنیم، اما من مطئنم که اگه واقعا در اونجا حضور داشتیم جرئت نمیکردیم به مستر میرور اهانت کنیم. انقدر که این شخصیت ابهت داره.
اگر بهOlgierd کمک کنیم ظاهرا مستر میرور شکست میخوره. اما مستر میرور در آخرین لحظات به زبان شیطانی به ما میگه که تو فکر میکنی منو شکست دادی اما اشتباه میکنی من برخواهم گشت.
اگر کمکی به Olgired نکنیم مستر میرور اونو میکشه و ازش فقط یه جمجمه میمونه. مستر میرور از ما تشکر میکنه و پیشنهاد یه جایزه رو به ما میده. من که به شخصه جرئت نکردم. چیزی ازش بخوام. در پایان هم مستر میرور در حالی که داره تم اصلی Heart Of Stone رو با سوت مینوازه دور میشه و بازه به پایان میرسه.
شخصیت مستر میرور تو این بازی حرف نداره. یه شخصیت منفی کامله. هم مرموز، هم پرابهت و هم ترسناک.صداگذار مستر میرور هم فوقالعاده عمل کرده. من هنوزم وقتی صدای مستر میرور رو میشنوم ترس به بدنم میوفته. حتی تم اصلی Heart Of Stone هم تن و بدن منو میلرزونه. خیلی زیباست که سازندههای بازی تونستن این حسو به خوبی منتقل کنن. البته ازCDPR کمتر از این هم انتظار نمیره.
سخن بزرگان:
همه ی اونایی که به اسم واقعی من پی بردن، یا الان مردن یا با یه سرنوشت بدتر از مرگ رو به رو شدن.
.All who have learned my true name are now either dead or have met an even worse fate
من شاید خیلی حواسپرت باشم، اما من رو هر تبلیغی که کلیک نمیکنم
تو این همه راه اومدی، حالا میگی کلیک نمیکنی؟!!!
من کلیک میکنم
1. Letho of Gulet
حضور در بازی ها: ویچر 2: قاتلین پادشاهان، ویچر 3: شکار وحشیانه، Gwent: بازی کارتی ویچر (2 کارت)
حضور در کتاب ها: -
لتو از گولت شخصیت منفی بازی ویچر 2 هست و مهمترین شخصیت تو بازی ویچر 2 محسوب میشه. تریلر اهورایی ویچر 2 هم صحنهی کشته شدن پادشاه دماوند توسط لتو رو نمایش میده. من نظرات کاربران رو که میخوندم اکثرا اشاره میکردن که بازی ویچر 2 در واقع یه فیلر بین بازی ویچر 1 و ویچر 3 هست. این موضوع تا حدی هم درسته چون که موضوع ویچر 2 نسبت و ویچر 1 و 3 نسبتا متفاوته، اما من شخصا فکر میکنم که بازی ویچر 2 جذاب ترین داستان رو در مجموعه ویچر داره. متاسفانه آقای لتو شاید سر جمع 60 دقیقه در کل مجموعه ویچر حضور داشته باشه. دو صحنه در خاطرات گرالت و Iorveth، دو رویارویی با گرالت و حضور مشروط در بازی ویچر 3 . اما این شخصیت به قدری شاخ و اهوراییه که ما تصمیم که گرفتیم که رتبهی یکو به ایشون اختصاص بدیم.
من خودم بازی ویچر 3 رو زودتر از ویچر 2 بازی کردم. و تا حدود لول 30 پیش رفتم. اون جا بود که برای اولین بار از یکی از دوستان شنیدم که شخصیتی به نام لتو وجود داره و ما میتونستیم تو بازی ویچر 2 اونو نکشیم و اونو تو بازی ویچر 3 ببینم. بعدش یکی دیگه از دوستان تریلر بازی ویچر 2 رو به من نشون داد و من چهرهی آقای لتو رو برای اولین بار دیدم. هیکل و قیافهی لتو به قدری ابهت داشت که با یه نگاه جذبش شدم. بعد از اون بلافاصله همهی سیوهای بازی ویچر 3 رو بیخیال شدم و ویچر 2 رو بازی کردم که سیوش رو به ویچر 3 بدم و لتو رو توی ویچر 3 هم ببینم. واقعا هم ارششو داشت.
اولین باری که ما آقای لتو رو می بینم در خاطرات گرالته. زمانی که پادشاه فالتست رو میکشه و گردن گرالت میاندازه. خواب توی این لحظه از بازی ما دیدگاه خیلی منفی از لتو داریم، چون پادشاه فالتست که خیلی خوب و بامروت نشون داده بودنش رو میکشه. صحنهی بعدی که ما از لتو میبینیم در خاطرات Iorveth هست. اینجا متوجه میشیم که لتو برای کشتن پادشاه فالتست از دشمنی Iorveth و انسان ها استفاده کرده و از این موضوع به نفع خودش استفاده کرده. اما هنوز مشخص نیست که لتو از کشتن این پادشاها چه سودی میبره و از کی داره خط میگیره. سومین باری که ما لتو رو در جریان داستان میبینیم. درگیری اول گرالت و لتو ئه. در اون جا لتو به گرالت میگه که اونا از قبل همدیگرو میشناختند و با همدیگه دوست بودن و این که گرالت قبلا یه بار جون لتو رو نجات داده. لتو ادعا میکنه که اونا خیلی خودجوش پادشاه هارو میکشن و به هیچ جا وابستگی ندارن. بعد از این هم گرالت و لتو با هم درگیر میشن و برندهی درگیری قطعا لتو ئه. لتو به خاطر جبران گرالت رو نمیکشه و این جوری دیدارشون تموم میشه.
آخرین باری که در بازی ویچر 2 لتو رو میبینیم تمام ماجراها مشخص میشه. این که لتو یه ماموریت مخفی از نیلفگارد داشته تا سرزمین های شمالی رو به هم بریزه و این که با نقشه زیرکانه بین انجمن جادوگران و پادشاهها اختلاف انداخته. در مکالمهای که در آخر بازی با لتو داریم واقعا قانع میشیم که با لتو درگیر نشیم.
اما اوج شخصیت لتو رو در بازی ویچر 3 مشاهده میکنیم از این یه مورد زیاد اسپویل نمیکنم. ماموریت ویچر 3 تحت عنوان روحهایی از گذشته ghosts of the past یکی از زیباترین ماموریت ها در کل مجموعه بازیه. در این ماموریت لتو در حد کل 250 فیلم برتر imdb دیالوگهای پشمریزون میگه و داستان ماموریت هم خیلی زیباست. چیزی که به جذابیتهای لتو اضافه کرده اینه در با وجود اون بدن گولاخی که داره خیلی هم مغز داره و هم خوب برنامه میریزه و هم خوب صحبت میکنه. به قول یکی از دوستام اگه به شخصیت گرالت نگاه کنی اون دقیقا یک ویچر معمولیه. بیاحساس، دور از سیاست، فقط فکر کشتن هیولا و گوئنت و اینا. اما لتو واقعا فراتر از یه ویچر معمولیه.
لتو که شخصیت تراز ما تو دنیای ویچره، به قدری دیالوگ پشمریزون داره که میتونیم یه صفحه کامل ازش دیالوگ بنویسیم اما حالا یه دونه رو به انتخاب خودمون در ادامه قرار میدیم.
سخن بزرگان:
کثافت معمولا روی آب جمع میشه.
(لتو به گرالت دربارهی مزدوران دربار امپراطوری نیلفگارد.)
Scum does ususlly float to the top
(Letho to Geralt)
افسوس فایده نداره
ای بابا انتظار داشتید ما گرالت و ینفر و اینارو تو این لیست بیاریم. از همه بیشتر اعصابم از این خورد میشه بقیهی سایتا اسم دندلاینم در ادامهی اینا میذارن. آخه بابای دندلاینم اسمشو تو شاخترینا قرار نمیده. حتی یکی از دلایل نبودن گرالت توی این لیست رفاقتش با دندلاینه. درسته که ما توی بازی بیشتر با این شخصیتا سروکار داریم اما دلیل بر شاخ بودنشون نیست. به هر حال اگه شخصیت شاخ دیگهای غیر گرالت و سیری و اینا میشناسید در نظرات برای ما بنویسید.
روزتون پشمریزون
حالا که لطف کردین پست رو تا آخر خوندین یه نظری هم برای ما ارسال کنید تا ما رو هم خوشحال کنید.
admin در تاریخ 2021-10-15
@. سلام. ملاک ما در این لیست بیشتر بازیهای ویچر بوده. به جرئت میتونم بگم بکه بازی ویچر 3 شکار وحشیانه بهترین بازی نقشآفرینی تا سال 2021ئه. در بازیهای ویچر فقط اشاراتی به الف میلوا شده و ما چیزی در موردش نمیدونیم. اگر علاقهمند بودید داستانش رو برای ما ارسال کنید تا به اسم خودتون منتشر کنیم. اگه فقط کتابهای ویچرو خونید توصیه میکنم که حتما سراغ بازیهای ویچر برید. اگه اهل بازی کردن نیستید میتونید که فقط ویددوهاش رو در یوتیوب نگاه کنید یا داستان بازیها رو از سایتها بخونید. و به هیچ وجه هم سراغ سریال ویچر نرید.