تجربهی بازی Dark souls 1 در سال 2020
مقدمه
سلام خدمت دوستان عزیز یه موضوعی این اواخر منو خیلی اذیت میکرد. این که در بازیهای جدید چالش خیلی خاصی وجود نداره و عملا مفهوم بازی از بین رفته و بازیها عملا خیلی با فیلم سینمایی فرقی ندارن. توی بازیهایی نظیر Witcher، Red dead redemption و غیره ( که ما به هیچ وجه منکر شاخ بودنشون نیستیم.) سازندههای بازی بیشتر رو چالش برانگیز کردن داستان مانور دادن، نه روی چالش برانگیز کردن بازی. اکثر این بازیها رو میشه با اسپم کردن یه دکمه ( کلیک چپ ) به پیش برد و از داستان و مناظر لذت برد. بازیهای قدیمی نسبت به بازی های جدید خیلی چالش برانگیزتر بودن و هر چی که جلو رفتیم بازیها به سمت ساده تر شدن حرکت کردن.
dark souls سختترین بازی از نگاه کاربران
یه مدت قبل از یکی از دوستان پرسیدم که چرا بازیها اینطوری شدن؟! بعدش سرچ کردیم دیدیم که تو هر سایتی بازی Dark Souls رو به عنوان سخت ترین بازی معرفی کردن. نظرات کاربران رو هم که میخوندیم میدیدیم که همه دارن از سختی بازی گریه میکنند. غیر از اون دیدیم که بازی ساختهی یه شرکت ژاپنیه. این ژاپنی ها هم که با هیچ کس شوخی ندارن. پس من با علم به این که این بازی، یه بازی سخته اونو نصب کردم. از اولین نسخه هم شروع کردم و با ذوق و شوق شروع کردم به بازی کردن.
ضد حال در شروع بازی
وقتی وارد بازی شدم یه سینماتیک خیلی سمی همون اول کار پخش شد. نزدیک 3 دقیقه فیلم که تقریبا هیچ چیز از اون نمیفهمیم. واقعا عجیبه. سازندههای بازی انتظار داشتن که از اون ویدئو ما چی بفهمیم. من ویدئو رو در ادامه قرار دادم تا شما خودتون نظر بدین. چیزی که در انتها دستگیر من شد. اینه که ما یه موجود undead هستیم و الان در یک زندان گیر افتادیم. اما همینجور یهویی یه نفر میاد مارو از زندان نجات میده. و بازی از این نقطه شروع میشه. کمکم دکمهها و تکنیکهای مبارزه رو به ما یاد میده. با توجه به این که من میدونستم این بازی خیلی سخت و پیچیدهست این آموزش هارو جدی گرفتم و کامل همشونو یاد گرفتم. آخر آموزش ها ما با یه غول Boss درگیر میشیم که خیلی سخت نیست و آموزشها با صحت و سلامتی تموم میشن و وارد مرحلهی اصلی میشیم.
مرگ مرگ مرگ مرگ
بعد از این که آموزش ها تموم شدن من یه مقدار تو مپ چرخیدم. دو سه تا سلاح و این طور چیزا پیدا کردم و با اولین دشمن روبهرو شدم. دو تا اسکلت ساده بودن. به نظر میومد ضعیف ترین موجودات بازی باشن. رفتن که باهاشون درگیر بشم. 2 ثانیه نکشید که مردم. نفری یه ضربه و تمام. ناامید نشدم بعدش چند بار دیگه تلاش کردم. سعی کردم با این ور اونور پریدن بکشمشون ولی بازم نشد. خیلی بیش از حد قوی بودن.بعد از این موضوعات سلاحمو عوض کردم و از گرز استفاده کردم و سعی کردم تکتک گیرشون بندازم این جوری شد که تونستم یه مقدار لولآپ شم. بعد یکی دو ساعت بازی آدم دلش میخواد زمین و زمان رو فحش بده. آخه این چه مسخره بازیایه؟ سه چهار تا اسکلتم نمیشه کشت. لولآپها ظاهرا هیچ تاثیر خاصی نداشتن. جنگیدن اصلا ساده تر نمیشد. اما لحظهای که گرزم خراب شد دیگه کلا ناامید شدم و میخواستم لپتاپو پرت کنم تو کوچه. این بازی واقعا روی اعصاب بود. کشیدم بیرون از بازی و رفتم به کار و زندگیم رسیدم.
همون اوایل بازی کاملا سعی میشه که حس ناامیدی رو به انسان منتقل کنه. با هرکی صحبت کنی جوری باهات صحبت میکنه که انگار امثال تو رو زیاد دیده و هر کی سعی کرده شکست خورده. یه مقدار که تو بازی جلو بری، خود آدم هم به این نتیجه میرسه که بهتر بود تو همون زندون بمونه تا بیاد این جا اینقد عذاب بکشه.
من شاید خیلی حواسپرت باشم، اما من رو هر تبلیغی که کلیک نمیکنم
تو این همه راه اومدی، حالا میگی کلیک نمیکنی؟!!!
'من کلیک میکنم
من شاید خیلی حواسپرت باشم، اما من رو هر تبلیغی که کلیک نمیکنم
تو این همه راه اومدی، حالا میگی کلیک نمیکنی؟!!!
من کلیک میکنم
به مرور سختی بازی کمتر میشه
یه روز دیگه از روی بیکاری برگشتم سراغ بازی، اول از همه گشتم ببینم بازی تنظیمات easy داره یا نه. هر چقدر گشتم چیزی هم پیدا نکردم. بعد دوباره رفتم تو بازی اما این سری سعی کردم مپو بگردم شاید یه سلاح مناسب دیگه باشه. همین طوری رفتم که یه راه دیگه پیدا کردم. موجودات این مسیر خیلی ضعیفتر بودن و خیلی هم بهتر روح (Soul) میدادن ( روح توی این بازی برای انواع لولآپها استفاده میشه. ) این مسیر جدید خیلی راحتتر بود و بازی به خوبی پیش میرفت. یه مقدار که تو بازی وقت گذروندم دیدم که بازی یه مسیری رو برای آدم در نظر گرفته که سختی اون مسیر معقوله و فقط غولهای بازی یه مقدار دردسرساز هستن.
روش بازی تقریبا به این صورته که باید از جنگیدن با موجودات قویتر از خودت اجتناب کنی و سعی کنی از همون مسیری که سازندههای بازی برات در نظر گرفتن حرکت کنی. این طور بازی نسبتا راحتتر میشه. مخصوصا وقتی که آهنگری رو پیدا میکنیم.
داستان بی داستان
یه موضوعی هست که میره رو اعصاب آدم. اونم اینه که ما این همه زحمت میکشیم این همه غول و اینارو میکشیم اما داستان اصلا جلو نمیره. اصلا داستانی وجود نداره که بخواد جلو بره. خیلی زود آدم از بازی زده میشه و میکشه کنار. تم بازی هم که کاملا دارکه و قشنگ حال آدمو میگیره. فضای داغون و ناامیدکنندهش میتونه هر کسی رو به زانو در بیاره. آدم هزاران بار میمیره. و هر بار که بمیری همه چی از نو شروع میشه. اصلا شعار خود بازیه که میگه:
Every end is a new beginig.
هر پایانی خودش یه آغاز جدیده.
در کل من این بازی رو فقط به کسایی پیشنهاد میکنم که اعصابشونو از سر راه آوردن یا وقت اضافی زیاد دارن. این بازی واقعا حس ناامیدی رو به آدم منتقل میکنه.
نکات مثبت بازی
اما بازی نقاط مثبتی هم داره. اصلیترینش اینه که درگیریها و لولآپها خیلی دقیق و زیبا طراحی شدن. من این موضوع رو تو هیچ بازی دیگهای مشاهده نکردم. این بازی مجبورت میکنه که درست بجنگی. اگه یاد نگیری که درست بجنگی حتی اگه لول خوبی هم داشته باشی باز هم کاری از پیش نمیبری. باید از سلاح مناسب و روش جنگ مناسب در مقابل دشمنهای مختلف استفاده کنی. نکته مثبت دیگه این که سختی بازی باعث میشه ترجیحا سعی کنی از دشمنها دوری کنی و زیرزیرکی حرکت کنی. من اگه بتونم بدون درگیری با دشمن از یه جا رد شم سعی میکنم خودم رو درگیر نکنم. گرافیک بازی هم نسبت به سال انتشارش 2011 متوسطه. ( تازه من نسخه remaster هم بازی کردم.)
نتیجهگیری کلی
نقاط مثبت بازی:
درجهی سختی چالش برانگیز
گیم پلی طولانی
دقیق بودن طراحی درگیریها
نقاط منقی:
عدم وجود داستان مناسب ( یا شاید کلا داستانی وجود نداره. )
تنظیمات easy ندارد. البته به نظر من این نقطه ضعف محسوب نمیشد.
مرگهای بیش از حد و انتقال حس ناامیدی.
(به عنوان یک بازی نقش آفرینی) قابلیتSave دستی ندارد.
شخصیت اصلی بازی دیالوگ ندارد (بقیه هم که تو بازی حرف میزنن چیز درست درمونی نمیگن.)
البته ما فقط اولین نسخه از این بازی رو امتحان کردیم ولی اگه بخوایم کلی بگیم این بازی رو پیشنهاد نمیکنیم و نظرمون نسبت بهش منفیه. این بازی هیچ حس مثبتی به انسان منتقل نمیکنه. شما هم اگه عین من به خاطر سخت بودن بازی وسوسه شدید بهتره که بیخیال بازی بشید.
روزتون پشمریزون
حالا که لطف کردین پست رو تا آخر خوندین یه نظری هم برای ما ارسال کنید تا ما رو هم خوشحال کنید.
admin در تاریخ 2021-08-11
@Abtin سلام دوست عزیز. من دربقیه ی سایت هاهم که نگاه می کردم همین نظر شما رو گفته بودند و نظر خیلی ها این بود که داستان بازی بی نظیره. واقعیت امر اینه که ظرفیت افراد مختلف متفاوته. هر کسی حوصله ی این روایت کند داستانی رو نداره. به عنوان مثال خود من بعد از 30 ساعت بازی جیز خاصی از داستان بازی دستگیرم نشد. باید یه داستان باشه که به آدم انگیزه بده دوباره بره با غول های 100 برابر قوی تر از خودش بجنگه. به نظر من باید حداقل 20 درصد داستان همون اوایل بازی روایت بشه. دیگه خیلی دارن به بازیکن سخت میگیرن. بازی برای قشر خاصی ساخته شده و هر کسی نمیتونه ازش لذت ببره.